loading...
didani
امیر عباس بازدید : 11 دوشنبه 1393/01/25 نظرات (0)

   استفاده جدید و بسیار حیرت انگیز از شکر


 

 


 

1. استفاده به عنوان لایه بردار

به گزارش نیک صالحی برای لایه برداری و پاکسازی پوست یک فنجان شکر را با چند قطره روغن مخلوط کنید. می توانید از روغن زیتون، روغن بادام ، روغن جوجوبا یا دیگر روغن های گیاهی استفاده کنید. آنها را طوری مخلوط کنید که یک خمیر سفت به دست آید ولی نباید اجازه دهید دانه های شکر کاملا آب شود. این اسکراب به از بین بردن آلودگی روی پوست کمک می کند. یک فنجان سرپر شکر می تواند همانند یک دوش برای شما عمل کند. می توانید از روغن های معطر نیز در آن استفاده کنید.

 

2. دوام طولانی مدت رژلب

به جای آنکه به دنبال لوازم آرایشی باشید که دوام بیشتری داشته باشد، از شکر استفاده کنید. بعد از زدن رژلب روی لب ها، کمی از دانه های شکر را روی لب ها بزنید. بگذارید دانه های شکر روی لب ها بنشیند. بعد از مدتی به آرامی با دستمال شکر را از لب ها بردارید. این ترفند برای طولانی نگه داشتن رنگ رژلب است و دیگر نیاز نیست چندین بار آن را تجدید کنید.

 

3. نگهداری غذاها با شکر

یکی از استفاده های قابل توجه شکر ذخیره و نگهداری غذاها با کنترل رشد میکرو ارگانیزم ها است. اگر می خواهید کیک و بیسکوئیت های خانگی مدت زمان بیشتری ماندگاری داشته باشند، روی آنها شکر بپاشید. همچنین می توانید حبه قند را در محفظه های غذایی پنیر یا بیسکوئیت قرار دهید تا مدت بیشتری دوام داشته باشد. رطوبت غذاها را فوری خراب می کند و شکر ماده ای است که رطوبت اضافی را جذب می کند.

 

4. پاک کردن لکه چمن

از روی لباس ها لکه چمن روی لباس حتی بعد از شستشو با ماشین لباس شویی به سختی پاک می شود. دو فنجان سرپر شکر را با آب بجوشانید تا یک محلول چسبناک به دست آید. به گزارش نیک صالحی این محلول را روی لکه بزنید و آن را به مدت نیم ساعت روی آن باقی بگزارید و سپس آبکشی کنید. از این محلول برای لکه های دیگر نیز می توان استفاده کرد.

 

5. ساختن تله حشرات

از شکر خلاصی از شر حشرات مزاحم نظیر مگس و پشه، بدون آنکه از اسپری های بد بو در خانه می تواند به سادگی صورت گیرد. شکر و آب را بجوشانید و این محلول را در یک ظرف سرباز نگهداری کنید. این ظرف را در گوشه ای از خانه که مستعد جذب حشرات است قرار دهید. در روز بعد خواهید دید که حشرات با جذب شدن به سمت شیرینی و بوی شکر در این محلول گرفتار شده اند. برای به دام انداختن حشراتی نظیر سوسک نیز می توانید شکر و نوشابه را مخلوط کرده و در نواحی که این حشرات هستند بپاشید.

 

6 . روشن کردن سریع آتش

ممکن است برای پیکنیک به بیرون رفته باشید ولی به راحتی نتوانید آتش روشن کنید و در میان جمع شرمنده شوید. گاهی چوب سخت آتش می گیرد و یا آنکه کمی مرطوب است، برای نجات خود در این شرایط می توانید یک مشت شکر روی چوب هایی که قصد آتش زدن دارید بریزید. با این کار سریع تر آتش درست می شود و در عین حال مدت زمان طولانی تری نیز دوام خواهد داشت.

نوشته شده در تاريخ شنبه 1392/09/23 توسط هادی خالوئی | 4 نظر

 

 

فرتوتی، آلزایمر و کاهش حافظه ناشی از افزایش سن:این شرایط افول ذهنی که مربوط به افزایش سن می‌باشد می‌توانند به تاخیر بیفتند و یا جلوگیری شوند. علاوه بر درگیری با فعالیت روزانه که برای مغز مفید می‌باشد، یک رژیم متوازن و مرتب غنی از اسید‌های آمینه ضروری، روغنهای امگا، مواد معدنی و ویتامین‌ها حافظه تیز و پر شور را به همراه دارند. برای اینکه بتوانید مواد مغذی مورد نیاز را به مغز خود برسانید از غذاهای زیر استفاده کنید.

 

 1-ماهی:
 
 پروتئین به عنوان یک جزء در ساخت انتقال دهنده‌های عصبی یا نوروترانسمیتر‌ها(موادی که ضربان عصبی را در طول یک سیناپس انتقال می‌دهند)، برای بهبود فعالیت ذهنی ضروری می‌باشدگذشته از منبع عالی پروتئین، ماهی سرشار از روغن‌های ضروری، از قبیل امگا 3 می‌باشد. امگا 3 از عملکرد مغز محافظت می‌کند. ماهی‌های دریایی غنی‌ترین منبع اسید‌های چرب می‌باشند. این ماهی ها شامل ماهی آزاد، هالیبوت، ماکرل و ساردین می‌باشند.

 

 

 

 2-زغال اخته:
 
این میوه لذیذ سرشار از آنتی اکسیدان‌های قوی است که رادیکال‌های آزاد را که سبب پیری می‌شوند از بین می‌برد. همچنین این میوه دارای خواصی می‌باشد که شروع کاهش مربوط به افزایش سن را به تاخیر می‌اندازد. این کار را از طریق حفاظت سلولهای مغز و جلوگیری از تخریب آنها به وسیله مواد شیمیایی، پلاک‌ها یا ضربه روحی انجام می‌دهد. زغال اخته بر علیه دیگر فاکتور های عامل پیری نیز می‌جنگد.

 

 

 

 3-آجیل و دانه ها:
 
آجیل و دانه ها غذاهایی شگفت انگیز برای مغز انسان می‌باشند. این غذاها حاوی پروتئین و اسید‌های چرب و آرژینین آمینه می‌باشند که غده هیپوفیز را تحریک می‌کنند تا هورمون رشد را آزاد سازد. هورمون رشد ماده‌ای است که بعد از 35 سالگی کاهش می‌یابد و فایده ضد پیری برای مغز دارد. مخلوطی از مواد ضد پیری را که شامل یک فنجان گردو،  2/1فنجان دانه کدو تنبل،  3/1 فنجان توت خشک،  4/1 فنجان دانه کنجد،  2/1 فنجان برگه زرد آلو می‌باشد تهیه کنید و همه جا همراه خود داشته‌باشید و در بین وعده‌های غذایی از آنها بخورید. این مخلوط مغز را تغذیه می‌کند.  ضمناً در پاکت فریزر یا در ظرف در‌دار بریزید تا تازه بمانند.

 

 

 

 4-سبزیجات خانواده کلم:
 

 کلم بروکلی، گل کلم و کلم فندقی سرشار از ماده مغذی با نام کولین می‌باشند. این ماده برای حافظه و سلامت مغز ضروری می‌باشد. کولین پیش در آمد استیل کولین می‌باشد.  استیل کولین در فرایند‌های مغزی مشارکت دارد. همان طور که سن افزایش می‌یابد، خروجی کولین طبیعی بدن کاهش پیدا می‌کند. بنابراین می‌توان با خوردن غذاهای مملو از کولین،  تولید استیل کولین را افزایش داد و قدرت مغز را بهبود بخشید. منابع دیگر کولین تخم مرغ، دانه سویا، بادام زمینی، کلم، لوبیاچیتی و لوبیا قرمز می‌باشند. 

 

 

 

 5-روغن: چربی های غیر اشباع یگانه:
 
چربی‌های غیراشباع تک‌گانه حاوی اسیدهای چرب ضروری، اسید لینولنیک گاما هستند. این اسیدها علاوه بر دیگر فواید برای بدن، برای عملکرد مغز ضروری می‌باشند.  روغن زیتون، کنجد، کانولا، بادام و روغن ماهی سرشار از اسیدهای چرب غیر اشباع تک گانه می‌باشند.  محققان با مطالعه روی بعضی افراد به این نتیجه رسیده اند که رژیم غذایی همراه با چربی‌های غیر اشباع و غیر هیدروژنه خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را کاهش می‌دهد.  اما افرادی که روغن های اشباع شده صرف می‌کنند بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری می‌باشند.

 

 

 

 6-غذاهای دارای  L-Carnitine:
 
 بسیاری مواقع مشکلات حافظه‌ای مربوط به سن بر اثر افزایش پلاک و کاهش ذخیره خون مغز ایجاد می‌شود.  L-Carnitine،  یک اسید آمینه است که در کلیه ساخته می‌شود و جریان را در مغز سرعت می‌بخشد. به غیر از فواید بیشماری که برای مغز دارد.  همچنین به دلیل اینکه از اکسیداسیون چربی در مغز جلوگیری می‌کند مانع از ابتلای افراد به آلزایمر می‌شود.  گوشت،  ماهی، بوقلمون، گندم، آوکادو، شیر و لوبیای سویا تخمیر شده از منابع مهم L-Carnitine می‌باشند.

 

 

 

 7-جلبک های ریز :
 
جلبک های ریز، اقیانوس و دریاچه‌های تمیز و سالم شامل جلبک سبز آبی، اسپیرولینا، کلورلا،  سی وید و کلپ می‌باشند، که هضم این جلبک‌ها آسان می‌باشد و سرشار از پروتئین، انرژی زیاد و صدها مواد معدنی هستند این جلبک‌ها را در رژیم غذایی خود بگنجانید و عملکرد صحیح مغز خود را تضمین کنید.

 

 

 

 8-چای سبز:

 

چای سبز از فعالیت آنزیمی ‌که در بیماری آلزایمر دخیل می‌باشد جلوگیری می‌کند. همچنین غنی از پلی فنل‌ها و آنتی اکسیدان‌هاست که از پیری زودرس مغز جلوگیری می‌کند. لذا هر روز دو فنجان چای سبز بنوشید. برای حذف کافئین، چای سبز را 45 ثانیه بخیسانید سپس آب آن را دور ریخته و آب داغ تازه به آن اضافه کنید.

 

 

9-  تقویت کننده‌های گیاهی:
 
 تعداد زیادی داروی گیاهی چینی وجود دارد که برای عملکرد مغز مفید می‌باشند، از قبیل جینکو،  گوتوکولا، بیلوبا. همچنین به شما داروهای گیاهی زیر را توصیه می‌کنم:سیب زمینی شیرین، رازیانه، گل انگشتانه .

 

نوشته شده در تاريخ دوشنبه 1392/09/18 توسط هادی خالوئی | 3 نظر

سیر و پیاز ترکیبات خوشمزه خیلی از غذاهاست اما این خوشمزگی معمولاً به قیمت بدبو کردن دهانتان تمام می‌شود. برای اینکه بفهمید چطور از شر این بدبو شدن دهان بعد از خوردن سیر و پیاز خلاص شوید، این مراحل را دنبال کنید.

 
 
از غذاها و نوشیدنی‌هایی که بوی سیر و پیاز را از بین می‌برد استفاده کنید
 
 
۱. از خردل استفاده کنید. یک قاشق چای‌خوری خردل بردارید و آن را از داخل دور دهانتان بمالید و یک دقیقه بعد آن را تف کنید. بعد یک نصف قاشق چایخوری دیگر خردل برداشته و آن را قورت دهید. این وارد معده‌تان شده و بو را در بدنتان از بین می‌برد.

 
۲. برای تازه کردن بوی دهانتان غذاهای نعنادار بخورید. جعفری و نعنای تازه و چای نعنا می‌تواند بوی سیر و پیاز را به کلی از بین ببرد. آدامس‌های نعنایی هم برای تازه کردن بوی دهانتان عالی است.

 
۳. برای مقابله با این بو سبزیجات بخورید. پوره سیب‌زمینی، قارچ، لیمو و هویج هم می‌تواند بوی دهانتان را بهتر کنند. اگر غذایی که می‌خورید مقدار زیادی سیر یا پیاز در خود دارد، خیلی بهتر است که بعد از آن بلافاصله از این سبزیجات مصرف کنید.

 
۴. یک تکه نان بخورید. کمبود کربوهیدرات هم می‌تواند موجب بدبو شدن دهان شود، از این رو همراه با غذایتان از نان استفاده کنید.

 
۵. آدامس بجوید. اضافه کردن به بزاق دهانتان یکی از راه‌ها از بین بردن بوی بد دهان است. جویدن آدامس، به ویژه آدامس دارچینی، بوی بد دهانتان را نابود می‌کند.

 

۶. مایعات بنوشید. چای سبز، لیموناد و آب هم می‌تواند برای بهتر کردن بوی دهانتان موثر باشد.
 
 
 
از درمان بهداشتی استفاده کنید
 
 
۱. دندان‌هایتان را مسواک بزنید. اگر به طور مداوم از سیر یا پیاز در غذاهایتان استفاده می‌کنید، یک مسواک و خمیردندان سفری همراه خود داشته باشید. مسواک زدن دندان‌ها تنها راه مطمئن برای بهبود بوی دهانتان است. حداقل برای ۲ دقیقه مسواک زدنتان را طول دهید.

 
۲. از شوینده‌های دهان استفاده کنید. شوینده دهان را به مدت ۳۰ ثانیه در دهانتان بچرخانید.

 
۳. از نخ‌دندان استفاده کنید. لای کلیه دندان‌هایتان را با نخ‌دندان تمیز کنید. بهتر است این کار را بعد از هر وعده غذایی انجام دهید.

 
۴. از تمیزکننده زبان استفاده کنید. تارهای روی زبان شما همه ذرات کوچک و باکتری‌ها را به خود جذب می‌کند. بعد از صرف غذا، زبانتان را با تمیزکننده زبان یا مسواک تمیز کنید.

 
۵. آب غرغره کنید. آب زیر لثه‌ها و بین دندان‌هایتان را تمیز می‌کند. اگر با این روش‌ها نتوانستید غذا را از دهانتان بیرون بیاورید و بوی بد را از بین ببرید، ممکن است عفونتی در دهانتان وجود داشته باشد.
 
 
نکات
 
 
گاهی‌اوقات  بوی سیر می‌تواند به منافذ پوستتان هم نفوذ کرده و حتی لباس‌هایتان هم بو بگیرد. استفاده از یک اسپری بدن یا عطر خوب هم می‌تواند مفید باشد.
به جای سیر یا پیاز پودرشده، بهتر است از سیر و پیاز تازه استفاده کنید.
بوی بد دهان ناشی از سیر و پیاز به مرور زمان هم از بین می‌رود.

 

نوشته شده در تاريخ دوشنبه 1392/09/18 توسط هادی خالوئی | 2 نظر
بدنتان با شما حرف می زند؛ فقط کافی است به او گوش دهید. بدن همیشه به شما هشدار می دهد چیزی در درونتان درست کار نمی کند. با ما همراه باشید تا با 6 نمونه از این علائم، معناها و راه های درمانشان آشنا شوید.

1- نشانه: گرسنگی دائمی

بیماری احتمالی: اختلال در هضم غذا اگر هر قدر غذا می خورید معده تان قصد پر شدن ندارد؛ یعنی بدن در هضم غذا مشکل دارد یا نمی تواند مواد مغذی غذاها را جذب کند، در نتیجه میل به مصرف شیرینی بالا می رود چون بدن می خواهد هر چه سریع تر انرژی کسب کند و خوردن مواد غذایی شیرین بهترین راه برای این کار است.

راه حل: با مصرف مواد غذایی متنوع به دستگاه گوارش کمک کنید. می توانید با نظر پزشک به مدت یک ماه بعد از غذا از قرص های حاوی آنزیم های گوارشی استفاده کنید. علاوه بر این موقع غذا خوردن آب زیاد ننوشید چون آب شیره گوارشی معده را رقیق می کند. برای تنظیم قند خون مصرف پروتئین را در اولویت قرار دهید.

2- نشانه: شوره سر

بیماری احتمالی: اختلال های هورمونی و حساسیت غذایی این یکی دیگر از مشکل هایی است که اعصاب برای آدم نمی گذارد. درست است که گاهی استفاده از شامپوهای ضد شوره موثر عمل می کند اما بعد از چند روز همان آش است و همان کاسه! اینکه هر روز چشمتان به جمال این دانه های سفید مزاحم روشن می شود می تواند نشاندهنده این باشد که کمبود ویتامین B6، روی، منیزیم یا بیوتین دارید. البته شوره سر دلایل دیگری هم دارد؛ مانند اینکه از اختلال هورمونی رنج می برید، شیرینی زیادی مصرف می کنید، استرس تان زیاد است یا اینکه به محصولات لبنی، شکلات یا آجیل حساسیت دارید.

راه حل: میوه و سبزیجات تازه، غلاتت کامل و پروتئین های کم چرب میل کنید. باید میزان چربی های اشباع شده و قند رژیم غذایی تان را کاهش دهید. باید از مصرف زیاد نوشیدنی های کافئین دار نیز بپرهیزید؛ به خاطر اینکه امکان دارد کافئین، ویتامین ها و مواد معدنی مورد نیاز بدنتان را از بین ببرد. توصیه می شود مواد غذایی سرشار از ویتامین B6 و زینک مانند برنج قهوه ای، غلات کامل، بادام زمینی، آجیل و آووکادو، نخود فرنگی، شلغم، گوشت قرمز کم چرب، ماهی، گوشت پرندگان و گوشت بره را در اولویت برنامه غذایی تان قرار دهید.

3- نشانه: سفیدی داخل پلک

بیماری احتمالی: کمبود آهن مقابل آینه به آرامی پلک پایین تان را بکشید و رنگ قسمت داخلی آن را بررسی کنید. اگر این قسمت از چشمتان رنگ پریده بود احتمال دارد کمبود آهن داشته باشید. این مشکل در بین خانم ها رواج دارد و دلیل آن هم خونریزی ماهانه است. با اینحال ممکن است آقایان نیز کمبود آهن و کم خونی داشته باشند. اگر علاوه بر سفیدی داخل پلک همیشه رنگ پریده هستید، نبض تان تند می زند یا اینکه احساس خستگی زیادی می کنید به احتمال زیاد کمبود آهن دارید.

راه حل: آزمایش خون دهید تا میزان آهن بدنتان مشخص شود. برای رفع کمبود آهن، مواد غذایی سرشار از آهن و ویتامین C را دریابید. وجود ویتامین C برای جذب آهن موجود در مواد غذایی لازم است. مواد غذایی سرشار از این ماده معدنی عبارتند از: گوشت های قرمز کم چرب، جگر، تخم مرغ و ... برای جذب ویتامین C بیشتر نیز موادی مانند کیوی، فلفل دلمه ای، میوه های ریز بدون هسته، مرکبات، گوجه فرنگی و کلم برگ را دریابید.

4- نشانه: چاقی بدون پرخوری

بیماری احتمالی: کم کاری تیروئید آدم پرخوری هستید و به اندازه کافی تحرک بدنی داریداما زمانی که روی وزنه می روید عقربه آن با سرکشی تمام بالا می رود. همیشه احساس بی حالی هم می کنید. دلایل زیادی برای این مشکل وجود دارد که شایع ترین آن مربوط به تیروئید می شود. احتمالا تیروئیدتان کم کار است. زمانی که تیروئید تنبلی کند متابولیسم یا همان سوخت و ساز بدن هم کند می شود و بدن نمی تواند به اندازه کافی کالری بسوزاند، در نتیجه شما همیشه از وزنتان شاکی می شوید.

راه حل: آزمایش دهید تا وضعیت تیروئیدتان مشخص شود. مواد غذایی سرشار از ویتامین B را در برنامه غذایی تان بگنجانید. با مصرف ماهی آزاد و گردو باک اسیدهای چرب ضروری بدن را پر کنید. به برنامه غذایی تان روزانه بادام، آووکادو، موز، حبوبات و گوشت پرنده اضافه کنید. با مصرف ماهی و غذاهای دریایی ید بدن را تامین کنید. برای دریافت سلنیوم گردو بخورید و برای تامین روی کنجد مصرف کنید. اگر ثابت شد مشکل از تیروئید است از مصرف بروکلی، کلم برگ، خردل، شلغم و محصولات غذایی تهیه شده از سویا بپرهیزید چون در عملکرد تیروئید تداخل ایجاد می کنند.

5- نشانه: کبودی زیر چشم

بیماری احتمالی: نارسایی کلیوی انگار پای چشمانتان بادمجان کاشته اند؛ برای همین تمام وقتتان را صرف رفع و رجوع آن می کنید! ممکن است تیرگی پای چشم ها به دلیل بی خوابی باشد اما اگر این وضعیت ادامه دار شد احتمالا پای مشکل دیگری در میان است. کبودی پای چشم می تواند علامت حساسیت های غذایی، نارسایی کلیوی، دهیدراته شدن عمقی بدن (کم آبی) یا کنترل نامناسب قند خون باشد. در هر حال بدانید که پای چشم بی دلیل کبود نمی شود و باید به فکر چاره بود.

راه حل: اول از همه به فکر تامین آب بدنتان باشیدو مصرف مایعات سالم را بالا ببرید. میزان مصرف نوشیدنی های حاوی کافئین را کاهش دهید. با مصرف مواد غذایی سالم مانند لوبیا قرمز و جعفری به فکر سلامت کلیه هایتان باشید. قند خونتان را کنترل کنید. از مصرف گوشت های فرآوری شده، دودی و همچنین مصرف زیاد نمک بپرهیزید. سعی کنیدبه جای اضافه کردن نمک زیاد به غذا از سبزیجات معطر"، لیموترش وادویه ها برای خوش طعم کردن غذایتان استفاده کنید.

6- نشانه: خشکی پوست

بیماری احتمالی: حساسیت غذایی اگر بخش هایی از پوست تان خشک و حساس می شود و شروع به خاریدن می کند یعنی دچارت اگزما شده اید. اگزما یکی از مشکلات شایع پوستی است اما می تواند ناشی از این باشد که به میزان کافی ماهی آب های سرد مانند ماهی آزاد، ساردین و گردو مصرف نمی کنید. این مواد غذایی حاوی اسیدهای چرب ضروری امگا 3 هستند که برای سلامت پوست ضروری اند. بیشتر افرادی که از اگزما رنج می برند معمولا دچار حساسیت های غذایی یا عدم تحمل گندم و محصولات لبنی نیز هستند. معمولا در این افراد احتمال دهیدراته شدن بدن یعنی کمبود آب بدن نیز بالاست.

راه حل: سعی کنید هر هفته سه بار ماهی آب های سرد مانند ماهی آزاد، ساردین و ... مصرف کنید. همچنین اگر امکان دارد به مدت یک ماه مصرف محصولات غذایی تهیه شده از گندم و محصولات لبنی را کنار بگذارد. هر روز یک مشت آجیل بخورید و شش تا هشت لیوان آب بنوشید. در نهایت نیز می توانید از مکمل روغن ماهی یا امگا 3 استفاده کنید. اگر ماهیچه هایتان می گیرند و دچارت اسپاسم می شوید ... احتمالا تحت استرس و فشارهای روحی قرار دارید و شاید دچار کمبود منیزیم شده اید. در شرایط استرس زا بدن به منیزیم بیشتری نیاز دارد و اگر باک این ماده معدنی خالی باشد، ماهیچ ها مدام دچار اسپاسم و گرفتگی ماهیچه ها می شوند.غذاهای سرشار از منیزیم مانند بادام، تخمه کدو و سبزیجات بخورید. سفید شدن موها در جوانی؛ مصرف سیگار گاهی تارهای سفید به دلیل سیگار یا کمبود ویتامین B5 یا B12 است. استرس نداشته باشید. حداقل سه ماه مکمل ویتامین B کمپلکس حاوی ویتامین های B5 و B12 مصرف کنید. از مصرف زیاد چای و قهوه بپرهیزید چون میزان این ویتامین ها را کاهش می دهند.پاکت سیگار را روانه سطل زباله کنید چون سیگاری ها چهار برابر بیشتر در معرض سفیدی زودرس موها قرار دارند.

امیر عباس بازدید : 30 چهارشنبه 1392/12/21 نظرات (0)

 

بسمه تعالی))

 

 

 

بچه دوست مامانم اومده بود خونمون ۵ سالشه!
داشت نقاشی میکشید بهش گفتم :
عمو چند سالته؟
گفت:
حرف نزن دستم خط میخوره عصبانی میشم میزنم شل و پلت میکنما!!!


  ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﻢ ﻛﺎﻓﻲ ﺷﺎﭖ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺧﺘﺮﺍﺷﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﺴﺘﻢ.
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﮔﻮﺷﯿﻢ ﺭﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﻮﺷﻢ
ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺘﻢ
ﻫﻲ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﺑﯿﺎ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﺕ ﺑﺎ ﻳﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﺗﻮ ﮐﺎﻓﻲ
ﺷﺎﭖ ﻧﺸﺴﺘﻪ !
ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻓﺮﺍﺭ
ﮐﺮﺩﻧﺪ ......


 دقت کردین جدیدا آقایون خیلی خانوم شدن! تلویزیونو که روشن میکنی هر شبکه ای که میزنی یکیشون داره آشپزی یاد میده!


اگر خواستی بری دو دل نباش، بهم بگو زنگ میزنم آژانس بیاد.


همیشه میگفتن پیدا کردن یه دوست خوب خیلی سخته اما من باورم نمیشد تا اینکه تو رو دیدم که برای پیدا کردن من چه قدر زحمت کشیدی...


زن : عزیزم ، دنبال چی میگردی ؟ شوهر : هیچی زن : هیچی !؟ یه ۴ ساعتی هست زل زدی به اون قباله ازدواج مون! شوهر : دنبال تاریخ انقضا شم !


پسره: من تا ۲۵ سالم نشه ازدواج نمیکنم دختره: منم تا ازدواج نکنم ۲۵ سالم نمیشه


نصیحت خنگول به پسرش : هیچ وقت زن نگیر به پسرت هم بگو زن نگیره!


آدما می تونند دختر باشن اما دخترا نمی تونند آدم باشن


زن به شوهرش میگه : تو هندوستان یک زن رو به قیمت یک گوسفند فروختند.. به نظر تو این بی انصافی نیست؟؟؟ شوهره میگه : نه اگه زن خوبی باشه می ارزه


 

 

امیر عباس بازدید : 13 چهارشنبه 1392/12/21 نظرات (0)
تاریخ ارسال : ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ - نویسنده :امیر عباس بلندی -
(بسمه تعالی)

 


 

 

اس ام اس عیدت مبارک

.

یک شاخه رز سفید تقدیم تو باد
رقصیدن شاخ بید تقدیم تو باد
تنها دل ساده ایست دارایی ما
آن هم شب عید تقدیم تو باد

.

فرا رسیدن نوروز باستانی، یادآور شکوه ایران و یگانه یادگار جمشید جم بر همه ایرانیان پاک پندار، راست گفتار و نیک کردار خجسته باد!

.

خواستم برات سبزه عید بفرستم… گفتم شاید طاقت نیاری و تا عید بخوریش…

.

بهار،نـیم بهار،ربـع بـهار، بهار را قسمت کردند؛بازارشان سکه شد! دوست عزیز سبز ترین و همیشگی ترین بهار ها را برایت آرزو مندم

.

می‌دونم اگه بگم سال نو مبارک حالت از شنیدن این جمله کلیشه ای بهم می خوره. پس سال نو مبارک!

.

 

 

 

اس ام اس عیدت مبارک

.

باتبریک سال نو عاقبت زمستان رفت و رو سیاهیش برای ما موند
.
.
حاجی فیرو

.

سایه حق
سلام عشق
سعادت روح
سلامت تن
سرمستی بهار
سکوت دعا
سرور جاودانه
این است هفت سین آریایی
نوروز مبارک

.

به علت نبودن چرت و پرت از هم اکنون سال نو را به شما تبریک عرض مینماییم
.
.
.
از طرف انجمن بیکاران اس ام اس باز ایران

.

هرروزتان نوروز……….نوروزتان پیروز…………
پیروزتان امروز………… امروزتان هر روز…………

.

با آرزوی
۱۲ ماه شادی،
۵۲ هفته پیروزی،
۳۶۵ روز سلامتی،
۸۷۶۰ ساعت عشق،
۵۲۵۶۰۰ دقیقه برکت،
۳۱۵۳۰۰۰ ثانیه دوستی.
سال نو مبارک باد

.

ز کوی یار می آ ید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی . نوروز مبارک

.

اس ام اس عیدت مبارک

.

دنیا را برایتان شاد شاد
و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم
هر روزتان نوروز

.

نون و پنیر و سبزی میبوسمتبلرزی نون و پنیر و گندم یادت تو قلبه مردم نون و پنیر و فندق لبت همیشه خندون نونو پنیر و رامک !جیگر عیدت مبارک

.

چند سال و چند عید باید از عمر تو بگذره تا آدم بشی !؟
یک سال از عمرت گذشت، ولی باز تو همونی که بودی !
فرشته دوست داشتنی بهارمبارک !

.

زندگی وزن نگاهی است که در خاطر ما می ماند.نوروز جشن نکوداشت نگاه تو ست
پس نوروز بر تو فرخنده باد . . .

.

ورود به این عید سعید باستانی بنا به دلایل فنی برای شما مسدود می باشد . لطفا اصرار نفرمایید!
عید شما مبارک

.

نوروز شعر بی غلطی است که پایان رویاهای ناتمام را تفسیر می کند.

.

 

 

اس ام اس عیدت مبارک

.

سبد ، سبد گلهای سرخ و میخک میخواد بگه جلو ، جلو عید شما مبارک

.

خداوندا ، در این واپسین روزهای سال دلم را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که هر کجا تردیدی هست ایمان ، هر کجا زخمی است مرهم ، هر کجا نومیدی هست امید و هر کجا نفرتی هست عشق جای آن را فرا گیرد . پیشاپیش سال نو مبارک ، سال خوبی داشته باشی .

.

نوروز یادگار دین زرتشت ، مهر کوروش ، جام جمشید ، تیر آرش ، رخش رستم و عشق بابک بر شما پیشاپیش مبارک باد .

.

خدایا
تقدیر خوبان را آنگونه زیبا بنویس که جز لبخند آنها چیز دیگرى نبینیم.
عید نوروز ‎مبارک

.

سال نو مبارک
با امید آنکه خداوند توفیق آنچه، انجام آن موجب خشنودى و رضاى اوست به ما عطا نماید

.

رویش بهار در سرزمین پارس آغاز شد
به امید بازگشت شکوه و شوکت دیرین به سرزمین آریا
سال نو مبارک

.

در بهاری که پرازمعجزه واحساس است ،هفت سینم ،سین سیمای تو را کم دارد.
عید برشما و خانواده محترم پیشاپیش مبارک

 

امیر عباس بازدید : 21 چهارشنبه 1392/12/21 نظرات (0)

 

 

اریخ ارسال : 21اسفند ۱۳۹۲ - نویسنده : امیر عباس بلندی

 

(بسمه تعالی)

 

اس ام اس سرکاری و خنده دار

اس ام اس سرکاری و خنده دار

.

تو را چون بادبادک دوست دارم/مثال پول قلک دوست دارم تو گفتی بچه ای، باشد،ولی من/تو را قد لواشک دوست دارم…!

.

هر جا سخن از اعتماد است ، نام آن کسی که از اعتمادم سوء استفاده کرد، میدرخشد…

.

بیا بنویسیم روی خاک ، رو درخت ، رو پر پرنده رو ابرا
.
.
.
کلا بیا منابع طبیعی رو از بین ببریم !

.

ﻋﺰﯾﺰﻡ ﭼﺘﻪ ؟ ﺳﺮﺩﺗﻪ ؟ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﺑﻐﻠﻢ ؟
.
.

 

 

.
ﻣﮑﺎﻟﻤﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﻣﻨﻮ ﺑﺎﻟﺸﺘﻢ !

.

عاشقی از زبان عینک فروش
اگر روزی بگویم عاشقم بر من نخندید
که شغلم عاشقی دارد فراوان
بسازم بهر هر چشمی من عینک
گرفتارم کند چشمی چه آسان^_^

 

 

 

 

 

.

اس ام اس سرکاری و خنده دار

.


دیشب خوابت رو دیدم.با یه لباس نارنجی اومده بودی دم خونمون،هر چی‌ اصرار کردم بیا تو،قبول نکردی،گفتی‌ نه…فقط زود آشغالارو بیار!

.

عاغا ما به امید ساندیس و کیک ،کنکور ثبت کردم اما امروز سر جلسه کنکور فقط یه آبنبات دادن
بله دوستان ما تو یه همجین منطقه محرومی زندکی می کنیم

 

.

میگن خوش تیپها عمرشون کوتاهه!
خوش به حالت!حالا حالاها زنده ای!!!

 

.

سر تو بزار رو شونه هام خوابت بگیره
جا خالی میدم بخوری زمین حالت بگیره

.

………………..
.Oooo…oooO….
../ (….(__)……
…/_)…) \……..
……..(_\………

 

ببخشین پابرهنه اومدم تو گوشیت

 

 

.

میدونم بیداری ، داری ستاره ها رو می شماری ولی یکیشون کمه ، چون داره بهت اس ام اس میده !!!
من هم خوابم نمی بره ، دارم گوسفندهارو می شمارم ولی یکیشون کمه ، چون داره اس ام اس می خونه !

.

فقط یه ایرانی میتونه ماشین خودشو با ریموت قفل کنه, ولی بعدش ۴ تا دستگیره رو امتحان کنه که ببیــنـه قفل شده یا نه!

 

 

 

.

اس ام اس سرکاری و خنده دار

 

 

شونه آدم که هیچی …
شونه تخم مرغم پیدا نمیشه سرمونو بذاریم روش یه دل سیر گریه کنیم !

 

.

پروانه اگر سوخت به جهنم … !
می خواست دور شمع قرتی بازی در نیاره خاک بر سر …

.

آمپوله
.
کراتینیه
.
کراتینیه . . .
.
. . . واکنشِ پسرا وقتی‌ یکی‌ خوش هیکل تر از خودشون می‌بینن

 

.

یکی میره و بر نمیگرده، به نظر شما چی شده؟به نظر من گم شده.
باور نمیکنی نه؟

 

.

+۱۸٫
.
.
.
.
-۱۸
اینجا دیگه سرد میشه باید کاپشن بپوشی !

 

 

 

اگه شبا خوابتون نمیبره از :
فقر
بیکاری
بدبختی
و گرانی نیست
شما دچار “بیداری اسلامی” شده اید مطمئن باشید

.

 

 

 

 

اس ام اس سرکاری و خنده دار

.

غضنفر به یارو میگه کجا به دنیا اومدی ؟
طرف میگه تو بیمارستان !
میگه آخیی … مریض بودی ؟

.

شده خواب ببینى که خوابى و دارى مى خوابى و تو خواب خوابو میبینی که خوابى و تو خوابت خوابیدی و یه نفر مثل خودت خوابه و داره تو خواب خوابو میبینه بهت بگه:چقدر سرکارى…!!!!!!

.

آسمان را ستاره زیبا میکند..
باغچه را گل..
عشق را محبت..
بیابان را باران..
چشم را اشک..
.
.
.

 

و تو را عمل دماغ زیبا میکند !

.

اگه مثل من تنهایید..
اگه مثل من بیکارید ..
اگه مثل من مرض دارید ..
یه قرص جوشان بندازید تو تنگ ماهی قرمزا ، اونا هم براتون هلیکوپتری میزنن ..!

.

 

 

.

به نام آنکه طاووس را آفرید تا بوقلمونی مثل تو قیافه نگیره !

.

طبق آخرین مصوبه دادگستری خل بودن جرم نیست !!!
آزادانه به کارت برس

.

میگن وقتی بارون بیاد قورباغه ها ۱۰دقیقه زودتر می فهمند.
قربونت یه خبر هم به ما بده لباسها رو از حیاط جمع کنیم.

امیر عباس بازدید : 13 سه شنبه 1392/12/20 نظرات (0)

به سال 1340 هـ .ش در مشهد در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم‌السلام) متولد شد. پدرش که از کسبة متعهد به شمار می‌رود، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علما و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) و شهیدان هاشمی‌نژاد و کامیاب ارتباط داشت؛ وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قایل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت می‌برد و از این راه، او را با مکتب اهل بیت و تعالیم انسان‌ساز اسلام آشنا کرد.

محمود کاوه، دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. از آنجا که آرزوی قلبی پدرش به هنگام تولد محمود این بود که وی را در سلک صالحان و پیروان واقعی مکتب اسلام قرار دهد، محمود با علاقة قلبی و تشویق پدر، وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد.
با اوج‌گیری انقلاب، او که جوانی با نشاط، فعال و مذهبی بود، با شرکت در محافل درس مساجد جوادالائمه و امام حسن مجتبی (علیهماالسلام) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز مشهد بود از هدایتها و تعالیم حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی) بهره‌های فراوانی برد. وی ره توشه‌های همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانش‌آموزان منتقل می‌نمود، تا آنجا که در دبیرستان، به عنوان محور مبارزه شناخته گردید. محمود با علاقه وافر، به پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (قدس سره) همت گماشت و فعالانه در راه‌پیمایی‌ها و درگیریهای زمان انقلاب، شرکت می‌نمود.
فعالیت‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی، کاوه جزو اولین عناصر مؤمن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مقدس مشهد پیوست. پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن، به منظور حفاظت از بیت شریف حضرت امام خمینی، طی مأموریتی شش ماهه به تهران عزیمت کرد. با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهه‌های جنوب اعزام شد و لیکن مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آماده‌سازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند.
کاوه در کردستان
با وجود این که برای آموزش نیروها اهمیت زیادی قایل بود و مسؤول مستقیم او، تمایل نداشت وی را، که از مربیان دلسوز و قوی محسوب می‌شد، به جبهه اعزام نماید، اما روح پرتلاطم محمود به دنبال فرصتی بود تا رودرروی دشمن قرار گیرد و در صحنه‌های کارزار، از انقلاب و ارزشهای آن به صورت عملی دفاع نماید. بنابراین در اولین فرصت رضایت فرماندة پادگان را جلب نمود و با شور و شوقی وافر، به دیار کردستان که در آن زمان، با توطئه گروهکها و عناصر ضد انقلاب، دستخوش درگیری و آشوب شده بود عزیمت کرد.
محمود که به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود، به دلیل لیاقتها و مهارتهایی که داشت، در همان ابتدا به عنوان فرمانده گروهی دوازده نفره انتخاب شد.
کاوه در منطقه کردستان برای مبارزه با ضد انقلاب که از حمایت‌های خارجی برخوردار بود و با انجام جنایاتی هولناک، توطئه شوم جدایی این منطقه از میهن اسلامی را در ذهن می‌پروراند، شب و روز نداشت و به دلیل تلاش بسیار زیاد، جدیت و پشتکار، شجاعت و همچنین روحیه شجاعت‌طلبی‌یی که داشت، پس از مدت کوتاهی، به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شد. در این زمان در عین ناباوری همگان، همراه تعداد کمی نیرو و با شهامتی وصف‌ناپذیر، عملیات آزادسازی منطقه مرزی بسطام را طرح‌ریزی و45 کیلومتر جاده مرزی را طی یک مرحله و در عرض بیست وچهار ساعت آن هم در قلب منطقه تحت نفوذ ضد انقلاب، آزاد نمود.
ضد انقلاب که با برخورداری از سلاح، امکانات و نیروهای رزمی فراوان، عرصه را بر نیروهای نظامی و انتظامی تنگ کرده بود و جنایات فجیعی را در کردستان مرتکب می‌شد، با ورود جوانان دلیر و متعهدی چون محمود کاوه به صحنة نبرد، به این نتیجه رسید که ماندن در کردستان و مقاومت، برایش سنگین تمام خواهد شد. کاوه و همرزمانش با عملیات‌های پی‌درپی، آنچنان مزدوران استکبار را در منطقه منفعل و مستأصل نمودند که ضد انقلاب در اوج استیصال و درماندگی، برای زنده یا مردة کاوه، جایزه تعیین کرد.
نقش کاوه در تیپ ویژه شهدا
به دنبال عملیات سرنوشت ساز نیروهای سپاه در محورهای مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا که فرماندهی آن برعهده شهید ناصر کاظمی بود، کاوه به عنوان فرمانده عملیات تیپ انتخاب شد. هنوز مدت کوتاهی از فعالیت محمود در این مسؤولیت که با آزادسازی بسیاری از مناطق کردستان همراه بود، نگذشته بود که آوازة تیپ ویژه شهدا آنچنان ضد انقلاب را متحیر ساخت که بکلی روحیة خود را از دست داد تا آنجا که در مقابل هر یورش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجیح می‌داد و می‌دانست که مقاومت در مقابل این یگان، جز خسارت و نابودی، ثمری نخواهد داشت.
آزادسازی سد بوکان و جاده47 کیلومتری آن، آزادسازی جاده صائین دژ به تکاب، پاکسازی منطقه کیله و آشنوزنگ، آزادسازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت، که به عنوان مرکزیت و نقطه ثقل ضد انقلاب به شمار می‌آمد و منجر به انهدام مرکز رادیویی آنها و فتح ارتفاعات مهم مرزی منطقه آلواتان و آزادسازی زندان دوله‌تو و هلاکت بیش از750 نفر از ضد انقلاب گردید، از جمله نبردهای تهاجمی بود که توسط محمود کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرح‌ریزی و اجرا گردید. تعداد عملیاتی که کاوه علیه ضد انقلاب فرماندهی کرده، آنقدر زیاد است که ذکر نام تمامی آنها در این مختصر میسر نیست.
پس از شهادت سرداران رشید اسلام ناصر کاظمی، محمد گنجی‌زاده و محمد بروجردی، در خرداد1362 کاوه رسماً به فرماندهی تیپ منصوب گردید. محمود در سمت فرماندهی نیز با تلاشی همه جانبه، برای آموزش، سازماندهی و آماده‌سازی نیروها از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزید.
بنا به صلاحدید فرماندهی محترم سپاه در تاریخ29/4/1362 تیپ ویژه شهدا مأموریت یافت تا در عملیات برون مرزی والفجر2 که در منطقه حاج عمران انجام پذیرفت، شرکت نماید. در این عملیات، کاوه با فرماندهی صحیح، اهداف از پیش از جمله ارتفاعات2519 را با موفقیت به تصرف درآورد.
همزمان با عملیات والفجر4 مأموریت پاکسازی محور سردشت از لوث وجود ضد انقلاب (دموکراتها و منافقین) به تیپ ویژه شهدا واگذار شد. رزمندگان غیور و سلحشور تیپ، ضمن تسلط بر ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشور روستای اسلام آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دموکراتها را تصرف کردند.
تیپ ویژه شهدا به فرماندهی محمود کاوه در سال63 در عملیات بدر همراه با سایر یگانهای سپاه با دشمن تا دندان مسلح جنگید و در تاریخ23/4/64 در عملیات قادر (همراه با یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی) در جبهه شمالی سیدکان عراق، باعث برهم زدن آرایش نظامی دشمن گردید. همچنین در منطقه عملیاتی والفجر9 که در منطقه چوراته عراق انجام گرفت در انهدام قوای دشمن و آزادسازی بخشی از خاک آنان، نقش مؤثری داشت.
ویژگیهای اخلاقی
صفات ارزنده و ویژگیهای ایمانی، باعث شد که محمود، تمام وجود خود را وقف انقلاب کند. با اهمیتی که کردستان برای نظام نوپای اسلامی داشت، خود را فرزند کردستان معرفی کرد.
روحیه والا و انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر گذاشته بود که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه او و یگان تحت امرش، هنگامی که به درجة رفیع شهادت نائل آمد، مردم مهاباد با پای برهنه در تشیع پیکر پاک و مطهرش بر سر و سینه می‌زدند، اشک می‌ریختند و ضد انقلاب را نفرین می‌کردند.
او با الهام از سخن خداوند در قرآن که در وصف مؤمنان می‌فرماید :«اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» در قلب مردم و نیروها جای گرفته بود، چراکه هیچ انگیزه‌ای جز خدمت به انقلاب و احیای ارزشهای الهی نداشت.
کاوه در عین حال که تمام اوقات شبانه روزش را برای مبارزه به کار می‌بست، از پرداختن به تکالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود. او از مروجین قرآن کریم بود و با عشق خالصانه به اسلام و مکتب، آیات جهاد را تلاوت می‌کرد و در صحنة جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل تفسیر می‌نمود.
روحیة اطاعت‌پذیری و ولایت‌مداری، هوش سرشار، چابکی در عملیات‌ها، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بی‌باکی، ساده زیستی و صمیمیت با نیروها از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.
با این که در مقابله با ضد انقلاب، سازش ناپذیر، جسور و با شهامت بود، اما با نیروهای تحت امر خود، برخوردی بسیار متواضعانه و توأم با صفا و صمیمیت داشت؛ تواضع او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیروها کسب نماید. تا آنجا که بر قلب نیروهای بسیجی و سپاهی فرماندهی می‌کرد. او مصداق بارز تلفیق «محبت» و «قاطعیت» در امر فرماندهی نظامی بود.
روزی یکی از نزدیکان وی به منطقه آمده بود، یکی از برادران تقاضا کرد که کار مناسبی به او محول کند؛ شهید کاوه پاسخ داد :«همه بسیجی‌ها فامیل من هستند».
در بعد جسمانی، هیچ گاه از ورزش غافل نمی‌شد. با تشویق نیروها و حضور در مسابقات ورزشی، آمادگی رزمی آنها را بالا می‌برد. همواره برای تشویق بچه‌ها می‌گفت :«موفقیت‌های من در کوههای کردستان، مدیون ورزش است» او چریکی زبده بود که در عمل و جنگ، چریک شده بود نه با آموزش دیدن درسهای تئوری.
کاوه همیشه راهگشای عملیات بود؛ هرجا که کار گره می‌خورد، حضور او کارگشا بود و هرکجا که از عزم و اراده رزمندگان کاسته می‌شد، اراده پولادین او به همگان، روحیه‌ای تازه می‌بخشید.
همیشه برای این که بتواند عملیات را بهتر هدایت کند، پیشاپیش رزمندگان حرکت می‌کرد.
با این که بارها در صحنه‌های عملیاتی مجروح شده بود، ولی همیشه قبل از بهبودی، به منطقه بازمی‌گشت. حتی در برخی مواقع، نیروها او را با سر و بدن باندپیچی شده می‌دیدند که در میانشان حاضر می‌شد و آمادة پذیرش مأموریت و اجرای عملیات بود.
سرتیپ شهید حسن آبشناسان فرمانده لشگر23 نوهد، می‌گفت :«اگر در دنیا یک چریک پاکباخته و دلباخته به اسلام و حضرت امام «قدس سره» وجود داشته باشد، محمود کاوه است و هر رزمنده‌ای که بخواهد خوب پخته و آبدیده شود، باید به تیپ ویژه شهدا، پیش او برود».
محمود دارای فضایل اخلاقی ویژه‌ای بود. وی انجام کار خالصانه و بی ریا را سرلوحة زندگی خود قرار داده بود. عموماً کم سخن می‌گفت و بیشتر عمل می‌کرد.
همواره سعی می‌کرد وحدت ارتش و سپاه حفظ شود، نیروهای ارتش نیز این را خوب می‌دانستند. این خصال و روحیات فرماندهی محمود، تیپ ویژه شهدا را به آنجایی رساند که مقام معظم رهبری درباره این یگان و شهید کاوه می‌فرمایند :
«
تیپ ویژه شهدا که فرماندهی‌اش را ایشان برعهده داشتند، یکی از واحدهای کارآمد ما محسوب می‌شد؛ او در عملیات گوناگون شرکت داشت و کارآزموده‌ی میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان اما برجسته بود.
این جوان (شهید کاوه) جزو عناصر کم نظیری بود که او را درصدد خودسازی یافتم، حقیقتاً اهل خودسازی بود، هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی و هم خودسازی رزمی».
شهادت
یازدهم شهریورماه1365 روح این سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقیه الله الاعظم (عج) در عملیات کربلای2 بر بلندای قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد و دل صخره و کوه، یاد و خاطره شجاعت‌های بی‌نظیر او را در خود ثبت کرد. آن روز، کاوه مزد جهاد را دریافت کرد و به بارگاه عز الهی فرا خوانده شد.
خصال و ویژگیهای درخشنده کاوه در تمام مدت خدمتش و در تصدی مسؤولیتهای مختلف، درسی است بس بزرگ. امید است با بکارگیری آنها و آراسته شدن به آن سجایای اخلاقی، خود را برای دفاع از حریم اسلام و ارزشهای متعالی آن همواره مهیا و آماده سازیم.
ان شاءالله


برچسب‌ها: زندگی نامه
امیر عباس بازدید : 12 دوشنبه 1392/12/19 نظرات (0)

 

(بسمه تعالی) 

زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

 

فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می‌باشد. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است. این طایفه از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند. در یکی از این گفتارها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: "فاطمه سرور زنان جهانیان است". اگر چه بنابر نص آیه شریفه قرآن، حضرت مریم برگزیده زنان جهانیان معرفی گردیده و در نزد مسلمانان دارای مقامی بلند و عفت و پاکدامنی مثال‌زدنی می‌باشد و از زنان برتر جهان معرفی گشته است، اما او برگزیده‌ی زنان عصر خویش بوده است. ولی علو مقام حضرت زهرا (علیها السلام) تنها محدود به عصر حیات آن بزرگوار نمی‌باشد و در تمامی اعصار جریان دارد. لذا است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در کلامی دیگر صراحتاً فاطمه (علیها السلام) را سرور زنان اولین و آخرین ذکر می‌نمایند. اما نکته‌ای دیگر نیز در این دو حدیث نبوی و احادیث مشابه دریافت می‌شود و آن اینست که اگر فاطمه (علیها السلام) برترین بانوی جهانیان است و در بین زنان از هر جهت، کسی دارای مقامی والاتر از او نیست، پس شناخت سراسر زندگانی و تمامی لحظات حیات او، از ارزش فوق العاده برخوردار می‌باشد. چرا که آدمی با دقت و تأمل در آن می‌تواند به عالیترین رتبه‌های روحانی نائل گردد. از سوی دیگر با مراجعه به قرآن کریم درمی‌یابیم که آیات متعددی در بیان شأن و مقام حضرتش نازل گردیده است که از آن جمله می‌توان به آیه‌ی تطهیر، آیه مباهله، آیات آغازین سوره دهر، سوره کوثر، آیه اعطای حق ذی القربی و... اشاره نمود که خود تأکیدی بر مقام عمیق آن حضرت در نزد خداوند است. این آیات با تکیه بر توفیق الهی، در مقالات دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این قسمت به طور مختصر و با رعایت اختصار، به مطالعه شخصیت و زندگانی آن بزرگوار خواهیم پرداخت.

 

نام، القاب، کنیه‌ها

 نام مبارک آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) است و از برای ایشان القاب و صفات متعددی همچون زهرا، صدیقه، طاهره، مبارکه، بتول، راضیه، مرضیه، نیز ذکر شده است.

فاطمه، در لغت به معنی بریده شده و جدا شده می‌باشد و علت این نامگذاری بر طبق احادیث نبوی، آنست که: پیروان فاطمه (علیها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بریده، جدا شده و برکنارند.

زهرا به معنای درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که: "چون دخت پیامبر در محرابش می‌ایستاد (مشغول عبادت می‌شد)، نورش برای اهل آسمان می‌درخشید؛ همانطور که نور ستارگان برای اهل زمین می‌درخشد."

صدّیقه به معنی کسی است که به جز راستی چیزی از او صادر نمی شود. طاهره به معنای پاک و پاکیزه، مبارکه به معنای با خیر و برکت، بتول به معنای بریده و دور از ناپاکی، راضیه به معنای راضی به قضا و قدر الهی و مرضیه یعنی مورد رضایت الهی.(1)

کنیه‌های فاطمه (علیها السلام) نیز عبارتند از ام الحسین، ام الحسن، ام الائمه، ام ابیها و...

ام ابیها به معنای مادر پدر می‌باشد و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دخترش را با این وصف می‌ستود؛ این امر حکایت از آن دارد که فاطمه (علیها السلام) بسان مادری برای رسول خدا بوده است. تاریخ نیز گواه خوبی بر این معناست؛ چه هنگامی که فاطمه در خانه پدر حضور داشت و پس از وفات خدیجه (سلام الله علیها) غمخوار پدر و مایه پشت گرمی و آرامش رسول خدا بود و در این راه از هیچ اقدامی مضایقه نمی‌نمود، چه در جنگها که فاطمه بر جراحات پدر مرهم می‌گذاشت و چه در تمامی مواقف دیگر حیات رسول خدا.

 

مادر و پدر

همانگونه که می‌دانیم، نام پدر فاطمه (علیها السلام) محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که او رسول گرامی اسلام، خاتم پیامبران الهی و برترین مخلوق خداوند می‌باشد. مادر حضرتش خدیجه دختر خویلد، از زنان بزرگ و شریف قریش بوده است. او نخستین بانویی است که به اسلام گرویده است و پس از پذیرش اسلام، تمامی ثروت و دارایی خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود. خدیجه در دوران جاهلیت و دوران پیش از ظهور اسلام نیز به پاکدامنی مشهور بود؛ تا جایی که از او به طاهره (پاکیزه) یاد می‌شد و او را بزرگ زنان قریش می‌نامیدند.

 

ولادت

 فاطمه (علیها السلام) در سال پنجم پس از بعثت(2) و در روز 20 جمادی الثانی در مکه به دنیا آمد. چون به دنیا پانهاد، به قدرت الهی لب به سخن گشود و گفت:"شهادت می‌دهم که جز خدا، الهی نیست و پدرم رسول خدا و آقای پیامبران است و شوهرم سرور اوصیاء و فرزندانم (دو فرزندم) سرور نوادگان می‌باشند." اکثر مفسران شیعی و عده‌ای از مفسران بزرگ اهل تسنن نظیر فخر رازی، آیه آغازین سوره کوثر را به فاطمه (علیها السلام) تطبیق نموده‌اند و او را خیر کثیر و باعث بقا و گسترش نسل و ذریه پیامبر اکرم ذکر نموده‌اند. شایان ذکر است که آیه انتهایی این سوره نیز قرینه خوبی براین مدعاست که در آن خداوند به پیامبر خطاب می‌کند و می‌فرماید همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.

 

مکارم اخلاق

 سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به سه مورد اشاره می‌نماییم. اما دوباره تأکید می‌کنیم که این موارد، تنها بخش کوچکی از مکارم اخلاقی آن حضرت است.

1-   از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)منقول است که: مردی از اعراب مهاجر که فردی فقیر مستمند بود، پس از نماز عصر از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)طلب کمک و مساعدت نمود. حضرت فرمود که من چیزی ندارم. سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله علیها) که در کنار مسجد و در نزدیکی خانه رسول خدا قرار داشت، راهنمایی نمودند. آن شخص به همراه بلال (صحابی و مؤذن رسول خدا) به در خانه حضرت فاطمه (علیها السلام) آمد و بر اهل بیت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (علیها السلام) با وجود اینکه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهایت گرسنگی به سر می‌بردند، چون از حال فقیر آگاه شد، گردن‌بندی را که فرزند حمزه، دختر عموی حضرت به ایشان هدیه داده بود و در نزد آن بزرگوار یادگاری ارزشمند محسوب می‌شد، از گردن باز نمود و به اعرابی فرمود: این را بگیر و بفروش؛ امید است که خداوند بهتر از آن را نصیب تو نماید. اعرابی گردن‌بند را گرفت و به نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) بازگشت و شرح حال را گفت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)از شنیدن ماجرا، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ریخت و به حال اعرابی دعا فرمود. عمار یاسر (از اصحاب پیامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطای غذا، لباس، مرکب و هزینه سفر به اعرابی، آن گردن‌بند را از او خریداری نمود. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) از اعرابی پرسید: آیا راضی شدی؟ او در مقابل، اظهار شرمندگی و تشکر نمود. عمار گردن‌بند را در پارچه ای یمانی پیچیده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پیامبر هدیه داد. غلام به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)آمد و جریان را باز گفت. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)غلام و گردن‌بند را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. غلام به خانه‌ی صدیقه اطهر آمد. زهرا (علیها السلام)، گردن‌بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود.

گویند غلام در این هنگام تبسم نمود. هنگامی که علت را جویا شدند، گفت: چه گردن‌بند با برکتی بود، گرسنه‌ای را سیر کرد و برهنه‌ای را پوشانید، پیاده‌ای را صاحب مرکب و فقیری را بی‌نیاز کرد و غلامی را آزاد نمود و سرانجام به نزد صاحب خویش بازگشت.

2-   رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)در شب زفاف پیراهن نویی را برای دختر خویش تهیه نمود. فاطمه (علیها السلام)پیراهن وصله‌داری نیز داشت. سائلی بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پیراهن کهنه می‌خواهم. حضرت زهرا (علیها السلام) خواست پیراهن وصله‌دار را مطابق خواست سائل به او بدهد که به یاد آیه شریفه "هرگز به نیکی دست نمی‌یابید مگر آنکه از آنچه دوست دارید انفاق نمایید"، افتاد. در این هنگام فاطمه (علیها السلام) پیراهن نو را در راه خدا انفاق نمود.

3-   امام حسن مجتبی در ضمن بیانی، عبادت فاطمه (علیها السلام)، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خویشتن، در عالیترین ساعات راز و نیاز با پروردگار را این گونه توصیف می‌نمایند: "مادرم فاطمه را دیدم که در شب جمعه‌ای در محراب عبادت خویش ایستاده بود و تا صبحگاهان، پیوسته به رکوع و سجود می‌پرداخت. و شنیدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا می‌کرد، آنان را نام می‌برد و بسیار برایشان دعا می‌نمود اما برای خویشتن هیچ دعایی نکرد. پس به او گفتم: ای مادر، چرا برای خویش همانگونه که برای غیر، دعا می‌نمودی، دعا نکردی؟ فاطمه (علیها السلام) گفت: پسرم ! اول همسایه و سپس خانه."

 

ازدواج و فرزندان آن حضرت

 صدیقه کبری خواستگاران فراوانی داشت. نقل است که عده‌ای از نامداران صحابه از او خواستگاری کردند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)به آنها فرمود که اختیار فاطمه در دست خداست. بنا بر آنچه که انس بن مالک نقل نموده است، عده‌ای دیگر از میان نامداران مهاجرین، برای خواستگاری فاطمه (علیها السلام) به نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند و گفتند حاضریم برای این وصلت، مهر سنگینی را تقبل نماییم. رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می‌نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و گفت: "ای محمد! خدا بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است." امام علی (علیه السلام) نیز از خواستگاران فاطمه (علیها السلام) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گردید، به امر الهی با این وصلت موافقت نمود. در روایات متعددی نقل گشته است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. بدین ترتیب بود که مقدمات زفاف فراهم شد. حضرت فاطمه (علیها السلام) با مهری اندک (بر خلاف رسوم جاهلی که مهر بزرگان بسیار بود) به خانه امام علی (علیه السلام) قدم گذارد.(3) ثمره این ازدواج مبارک، 5 فرزند به نامهای حسن، حسین، زینب، ام کلثوم و محسن (که در جریان وقایع پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سقط شد)، بود. امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) از امامان 12 گانه می‌باشند که در دامان چنین مادری تربیت یافته‌اند و 9 امام دیگر (به غیر از امام علی (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام)) از ذریه امام حسین (علیه السلام) می‌باشند و بدین ترتیب و از طریق فاطمه (علیها السلام) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) منتسب می‌گردند و از ذریه ایشان به شمار می‌روند.(4) و به خاطر منسوب بودن ائمه طاهرین (به غیر از امیر مؤمنان (علیه السلام)) به آن حضرت، فاطمه (علیها السلام) را "ام الائمه" (مادر امامان) گویند.

زینب (سلام الله علیها) که بزرگترین دختر فاطمه (علیها السلام) به شمار می‌آید، بانویی عابد و پاکدامن و عالم بود. او پس از واقعه عاشورا، و در امتداد حرکت امام حسین (علیه السلام)، آن چنان قیام حسینی را نیکو تبیین نمود، که پایه‌های حکومت فاسق اموی به لرزه افتاد و صدای اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور یزید بارها و بارها بلند شد. تا جایی که حرکتهای گسترده‌ای بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت. آنچه از جای جای تاریخ درباره عبادت زینب کبری (علیها السلام) بدست می‌آید، آنست که حتی در سخت‌ترین شرایط و طاقت‌فرساترین لحظات نیز راز و نیاز خویش با پروردگار خود را ترک ننمود و این عبادت و راز و نیاز او نیز ریشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبی داشت.

ام کلثوم نیز که در دامان چنین مادری پرورش یافته بود، بانویی جلیل القدر و خردمند و سخنور بود که او نیز پس از عاشورا به همراه زینب (سلام الله علیها) حضور داشت و نقشی عمده در آگاهی دادن به مردم ایفا نمود.

 

فاطمه (علیها السلام)در خانه

 فاطمه (علیها السلام) با آن همه فضیلت، همسری نیکو برای امیر مؤمنان بود. تا جایی که روایت شده هنگامی که علی (علیه السلام) به فاطمه (علیها السلام) می‌نگریست، غم و اندوهش زدوده می‌شد. فاطمه (علیها السلام) هیچگاه حتی اموری را که می‌پنداشت امام علی(علیه السلام) قادر به تدارک آنها نیست، از او طلب نمی نمود. اگر بخواهیم هر چه بهتر رابطه زناشویی آن دو نور آسمان فضیلت را بررسی نماییم، نیکوست از امام علی (علیه السلام) بشنویم؛ چه آن هنگام که در ذیل خطبه‌ای به فاطمه (علیها السلام)با عنوان بهترین بانوی جهانیان مباهات می‌نماید و او را از افتخارات خویش بر می‌شمرد و یا آن هنگام که می‌فرماید: "بخدا سوگند که او را به خشم در نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید ننمودم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم ننمود."

 

مقام حضرت زهرا (علیها السلام) و جایگاه علمی ایشان

 فاطمه زهرا (علیها السلام)در نزد شیعیان اگر چه امام نیست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بین مسلمانان به خصوص شیعیان، نه تنها کمتر از سایر ائمه نیست، بلکه آن حضرت همتای امیر المؤمنین و دارای منزلتی عظیم‌تر از سایر ائمه طاهرین (علیهم السلام) می‌باشد.

اگر بخواهیم مقام علمی فاطمه (علیها السلام) را درک کنیم و به گوشه‌ای از آن پی ببریم، شایسته است به گفتار او در خطبه فدکیه بنگریم؛ چه آنجا که استوارترین جملات را در توحید ذات اقدس ربوبی بر زبان جاری می‌کند، یا آن هنگام که معرفت و بینش خود را نسبت به رسول اکرم آشکار می‌سازد و یا در مجالی که در آن خطبه، امامت را شرح مختصری می‌دهد. جای جای این خطبه و احتجاجات این بانوی بزرگوار به قرآن کریم و بیان علت تشریع احکام، خود سندی محکم بر اقیانوس بی‌کران علم اوست که متصل به مجرای وحی است (قسمتی از این خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد). از دیگر شواهدی که به آن وسیله می‌توان گوشه‌ای از علو مقام فاطمه (علیها السلام) را درک نمود، مراجعه زنان و یا حتی مردان مدینه در مسائل دینی و اعتقادی به آن بزرگوار می‌باشد که در فرازهای گوناگون تاریخ نقل شده است. همچنین استدلالهای عمیق فقهی فاطمه (علیها السلام) در جریان فدک (که مقداری از آن در ادامه ذکر خواهد گردید)، به روشنی بر احاطه فاطمه (علیها السلام) بر سراسر قرآن کریم و شرایع اسلامی دلالت می‌نماید.

 

مقام عصمت

 در بیان عصمت فاطمه (علیها السلام)و مصونیت او نه تنها از گناه و لغزش بلکه از سهو و خطا، استدلال به آیه تطهیر ما را بی‌نیاز می‌کند. ما در این قسمت جهت جلوگیری از طولانی شدن بحث، تنها اشاره می‌نماییم که عصمت فاطمه (علیها السلام)از لحاظ کیفیت و ادله اثبات همانند عصمت سایر ائمه و پیامبر است که در قسمت مربوطه در سایت بحث خواهد شد. 

 

بیان عظمت فاطمه از زبان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)

 رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، بارها و بارها فاطمه (علیها السلام) را ستود و از او تجلیل نمود. در مواقع بسیاری می‌فرمود: "پدرش به فدایش باد" و گاه خم می‌شد و دست او را می‌بوسید. به هنگام سفر از آخرین کسی که خداحافظی می‌نمود، فاطمه (علیها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولین محلی که وارد می‌شد، خانه او بود.

عامه محدثین و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقیده‌ای، این کلام را نقل نموده‌اند که حضرت رسول می‌فرمود: "فاطمه پاره تن من است هر کس او را بیازارد مرا آزرده است." از طرفی دیگر، قرآن کریم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را از هر سخنی که منشأ آن هوای نفسانی باشد، بدور دانسته و صراحتاً بیان می‌دارد که هر چه پیامبر می‌فرماید، سخن وحی است. پس می‌توان دریافت که این همه تجلیل و ستایش از فاطمه (علیها السلام)، علتی ماورای روابط عاطفی مابین پدر و فرزند دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز خود به این مطلب اشاره می‌فرمود. گاه در جواب خرده‌گیران، لب به سخن می‌گشود که خداوند مرا به این کار امر نموده و یا می‌فرمود: "من بوی بهشت را از او استشمام می‌کنم."

اما اگر از زوایای دیگر به بحث بنگریم و حدیث نبوی را در کنار آیات شریفه قرآن کریم قرار دهیم، مشاهده می‌نماییم قرآن کریم عقوبت کسانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را اذیت نمایند، عذابی دردناک ذکر می‌کند. و یا می‌فرماید کسانی که خدا و رسول را اذیت نمایند، خدا آنان را در دنیا از رحمت خویش دور می‌دارد و برای آنان عذابی خوار کننده آماده می‌نماید. پس به نیکی مشخص می‌شود که رضا و خشنودی فاطمه (علیها السلام)، رضا و خشنودی خداوند است و غضب او نیز باعث غضب خداست. به بیانی دقیق‌تر، او مظهر رضا و غضب الهی است. چرا که نمی‌توان فرض نمود، شخصی عملی را انجام دهد و بدان وسیله فاطمه (علیها السلام)را بیازارد و موجب آزردگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گردد و بدین سبب مستوجب عقوبت الهی شود، اما خداوند از آن شخص راضی و به عمل او خشنود باشد و در عین رضایت، او را مورد عقوبتی سنگین قرار دهد.

نکته‌ای دیگر که از قرار دادن این حدیث در کنار آیات قرآن کریم بدست می‌آید، آنست که رضای فاطمه (علیها السلام)، تنها در مسیر حق بدست می‌آید و غضب او فقط در انحراف از حق و عدول از اوامر الهی حاصل می‌شود و در این امر حتی ذره‌ای تمایلات نفسانی و یا انگیزه‌های احساسی مؤثر نیست. چرا که از مقام عدل الهی، بدور است شخصی را به خاطر غضب دیگری که برخواسته از تمایل نفسانی و یا عوامل احساسی مؤثر بر اراده اوست، عقوبت نماید.

 

فاطمه (علیها السلام) پس از پیامبر

 با وفات پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، فاطمه(علیها السلام)غرق در سوگ و ماتم شد. از یک طرف نه تنها پدر او بلکه آخرین فرستاده خداوند و ممتازترین مخلوق او، از میان بندگان به سوی خداوند، بار سفر بسته بود. هم او که در وجود خویش برترین مکارم اخلاقی را جمع نموده و با وصف صاحب خلق عظیم، توسط خداوند ستوده شده بود. هم او که با وفاتش باب وحی تشریعی بسته شد؛ از طرفی دیگر حق وصی او غصب گشته بود. و بدین ترتیب دین از مجرای صحیح خود، در حال انحراف بود. فاطمه (علیها السلام) هیچگاه غم و اندوه خویش را در این زمینه کتمان نمی‌نمود. گاه بر مزار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حاضر می‌شد و به سوگواری می‌پرداخت و گاه تربت شهیدان احد و مزار حمزه عموی پیامبر را برمی‌گزید و درد دل خویش را در آنجا بازگو می‌نمود. حتی آن هنگام که زنان مدینه علت غم و اندوه او را جویا شدند، در جواب آنان صراحتاً اعلام نمود که محزون فقدان رسول خدا و مغموم غصب حق وصی اوست.

هنوز چیزی از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نگذشته بود که سفارش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ابلاغ فرمان الهی توسط ایشان در روز غدیر، مبنی بر نصب امام علی (علیه السلام) به عنوان حاکم و ولی مسلمین پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، توسط عده ای نادیده گرفته شد و آنان در محلی به نام سقیفه جمع گشتند و از میان خود فردی را به عنوان حاکم برگزیدند و شروع به جمع‌آوری بیعت از سایرین برای او نمودند. به همین منظور بود که عده‌ای از مسلمانان به نشانه اعتراض به غصب حکومت و نادیده گرفتن فرمان الهی در نصب امام علی (علیه السلام) به عنوان ولی و حاکم اسلامی پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در خانه فاطمه (علیها السلام) جمع گشتند. هنگامی که ابوبکر - منتخب سقیفه - که تنها توسط حاضرین در سقیفه انتخاب شده بود، از اجتماع آنان و عدم بیعت با وی مطلع شد؛ عمر را روانه خانه فاطمه (علیها السلام)نمود تا امام علی (علیه السلام)و سایرین را به زور برای بیعت در مسجد حاضر نماید. عمر نیز با عده‌ای به همراه پاره آتش، روانه خانه فاطمه (علیها السلام)شد. هنگامی که بر در خانه حاضر شد، فاطمه (علیها السلام)به پشت در آمد و علت حضور آنان را جویا شد. عمر علت را حاضر نمودن امام علی (علیه السلام)و دیگران در مسجد برای بیعت با ابوبکر عنوان نمود. فاطمه (علیها السلام)آنان را از این امر منع نمود و آنان را مورد توبیخ قرار داد. در نتیجه عده‌ای از همراهیان او متفرق گشتند. اما در این هنگام او که از عدم خروج معترضین آگاهی یافت، تهدید نمود در صورتی که امام علی (علیه السلام)و سایرین برای بیعت از خانه خارج نشوند، خانه را با اهلش به آتش خواهد کشید. و این در حالی بود که می‌دانست حضرت فاطمه (علیها السلام)در خانه حضور دارد. در این موقع عده‌ای از معترضین از خانه خارج شدند که مورد برخورد شدید عمر قرار گرفتند و شمشیر برخی از آنان نیز توسط او شکسته شد. اما همچنان امیر مومنان، فاطمه و کودکان آنان در خانه حضور داشتند. بدین ترتیب عمر دستور داد تا هیزم حاضر کنند و به وسیله هیزمهاي گردآوری شده و پاره آتشی که با خود همراه داشت، درب خانه را به آتش کشیدند و به زور وارد خانه شدند و به همراه عده‌ای از همراهانش خانه را مورد تفتیش قرار داده و امام علی را به زور و با اکراه به سمت مسجد کشان کشان بردند. در حین این عمل، فاطمه (علیها السلام) بسیار صدمه دید و لطمات فراوانی را تحمل نمود اما باز از پا ننشست و بنا بر احساس وظیفه و تکلیف الهی خویش در دفاع از ولی زمان و امام خود به مسجد آمد. عمر و ابوبکر و همراهان آنان را در مسجد رسول خدا مورد خطاب قرار داد و آنان را از غضب الهی و نزول عذاب بر حذر داشت. اما آنان اعمال خویش را ادامه دادند.

 

فاطمه (علیها السلام) و فدک

از دیگر ستمهایی که پس از ارتحال پیامبر در حق فاطمه (علیها السلام) روا داشته شد، مسأله فدک بود. فدک قریه‌ای است که تا مدینه حدود 165 کیلومتر فاصله دارد و دارای چشمه جوشان و نخلهای فراوان خرماست و خطه‌ای حاصلخیز می‌باشد. این قریه متعلق به یهودیان بود و آن را بدون هیچ جنگی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بخشیدند؛ لذا مشمول اصطلاح انفال می‌گردد و بر طبق صریح قرآن، تنها اختصاص به خداوند و پیامبر اسلام دارد. پس از این جریان و با نزول آیه «و ات ذا القربی حقه»، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بر طبق دستور الهی آن را به فاطمه (علیها السلام) بخشید. فاطمه (علیها السلام) و امیر مومنان (علیه السلام) در فدک عاملانی داشتند که در آبادانی آن می‌کوشیدند و پس از برداشت محصول، درآمد آن را برای فاطمه (علیها السلام) می‌فرستادند. فاطمه (علیها السلام) نیز ابتدا حقوق عاملان خویش را می‌پرداخت و سپس مابقی را در میان فقرا تقسیم می‌نمود؛ و این در حالی بود که وضع معیشت آن حضرت و امام علی (علیه السلام) در ساده‌ترین وضع به سر می‌برد. گاه آنان قوت روز خویش را هم در راه خدا انفاق می‌نمودند و در نتیجه گرسنه سر به بالین می‌نهادند. اما در عین حال فقرا را بر خویش مقدم می‌داشتند و در این عمل خویش، تنها خدا را منظور نظر قرار می‌دادند. (چنانچه در آیات آغازین سوره دهر آمده است). پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، ابابکر با منتسب نمودن حدیثی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با این مضمون که ما انبیا از خویش ارثی باقی نمی‌گذاریم، ادعا نمود آنچه از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باقی مانده، متعلق به تمامی مسلمین است.

فاطمه در مقام دفاع از حق مسلم خویش دو گونه عمل نمود. ابتدا افرادی را به عنوان شاهد معرفی نمود که گواهی دهند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیات خویش فدک را به او بخشیده است و در نتیجه فدک چیزی نبوده که به صورت ارث به او رسیده باشد. در مرحله بعد حضرت خطبه‌ای را در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایراد نمود که همانگونه که قبلاً نیز ذکر شد، حاوی مطالب عمیق در توحید و رسالت و امامت است. در این خطبه که در نهایت فصاحتو بلاغت ایراد گردیده است، بطلان ادعای ابابکر را ثابت نمود. فاطمه به ابوبکر خطاب نمود که چگونه خلاف کتاب خدا سخن می‌گویی؟! سپس حضرت به شواهدی از آیات قرآن اشاره نمود که در آنها سلیمان، وارث داود ذکر گردیده و یا زکریا از خداوند تقاضای فرزندی را می‌نماید که وارث او و وارث آل یعقوب باشد. از استدلال فاطمه (علیها السلام)به نیکی اثبات می‌گردد بر فرض که فدک در زمان حیات پیامبر به فاطمه (علیها السلام)بخشیده نشده باشد، پس از پیامبر به او به ارث می‌رسد و در این صورت باز هم مالک آن فاطمه است و ادعای اینکه پیامبران از خویش ارث باقی نمی‌گذارند، ادعایی است خلاف حقیقت، و نسبت دادن این کلام به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) امری است دروغ؛ چرا که محال است آن حضرت بر خلاف کلام الهی سخن بگوید و خداوند نیز بارها در قرآن کریم این امر را تایید نموده و بر آن تاکید کرده است. اما با تمام این وجود، همچنان غصب فدک ادامه یافت و به مالک حقیقی‌اش بازگردانده نشد.

باید توجه داشت صحت ادعای فاطمه (علیها السلام) چنان واضح و روشن بود و استدلالهای او آنچنان متین و استوار بیان گردید که دیگر برای کسی جای شک باقی نمی‌ماند و بسیاری از منکرین در درون خود به وضوح آن را پذیرفته بودند. دلیل این معنا، آنست که عمر خلیفه دوم هنگامی که فتوحات اسلامی گسترش یافت و نیاز دستگاه خلافت به در آمد حاصل از آن بر طرف گردید، فدک را به امیر مؤمنان (علیه السلام)و اولاد فاطمه (علیها السلام) باز گرداند. اما بار دیگر در زمان عثمان فدک غصب گردید.

 

بیماری فاطمه (علیها السلام)و عیادت از او

 سرانجام فاطمه بر اثر شدت ضربات و لطماتی که به او بر اثر هجوم به خانه‌اش و وقایع پس از آن وارد گشته بود، بیمار گشت و در بستر بیماری افتاد. گاه به زحمت از بستر برمی‌خاست و کارهای خانه را انجام می‌داد و گاه به سختی و با همراهی اطفال کوچکش، خود را کنار تربت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌رساند و یا کنار مزار حمزه عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر شهدای احد حاضر می‌گشت و غم و اندوه خود را بازگو می‌نمود.

در همین ایام بود که روزی زنان مهاجر و انصار که از بیماری او آگاهی یافته بودند، جهت عیادت به دیدارش آمدند. فاطمه (علیها السلام)در این دیدار بار دیگر اعتراض و نارضایتی خویش را از اقدام گروهی که خلافت را به ناحق از آن خویش نموده بودند، اعلام نمود و از آنان و عده‌ای که در مقابل آن سکوت نموده بودند، به علت عدم انجام وظیفه الهی و نادیده گرفتن فرمان نبوی درباره وصایت امام علی (علیه السلام) انتقاد کرد و نسبت به عواقب این اقدام و خروج اسلام از مجرای صحیح خود به آنان هشدار داد. همچنین برکاتی را که در اثر عمل به تکلیف الهی و اطاعت از جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد، خاطر نشان نمود.

در چنین روزهایی بود که ابابکر و عمر به عیادت حضرت آمدند. هر چند در ابتدا فاطمه (علیها السلام) از آنان رویگردان بود و به آنان اذن عیادت نمی‌داد، اما سرانجام آنان بر بستر فاطمه (علیها السلام) حاضر گشتند. فاطمه (علیها السلام) در این هنگام، این کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را که فرموده بود: "هر کس فاطمه را به غصب در آورد من را آزرده و هر که او را راضی نماید مرا راضی نموده"، به آنان یادآوری نمود. ابابکر و عمر نیز صدق این کلام و انتساب آن به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را تأیید نمودند. سرانجام فاطمه (علیها السلام)، خدا و ملائکه را شاهد گرفت فرمود: "شما من را به غضب آوردید و هرگز من را راضی ننمودید؛ در نزد پیامبر، شکایت شما دو نفر را خواهم نمود."

 

وصیت

 در ایام بیماری، فاطمه (علیها السلام) روزی امام علی (علیه السلام) را فراخواند و آن حضرت را وصی خویش قرار داد و به آن حضرت وصیت نمود که پس از وفاتش، فاطمه (علیها السلام)را شبانه غسل دهد و شبانه کفن نماید و شبانه دفن کند و احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشته‌اند، در مراسم تدفین و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند.

 

شهادت

 سرانجام روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجری فرا رسید. فاطمه (علیها السلام) آب طلب نموده و بوسیله آن بدن مطهر خویش را شستشو داد و غسل نمود. سپس جامه‌ای نو پوشید و در بستر خوابید و پارچه‌ای سفید به روی خود کشید؛ چیزی نگذشت که دخت پیامبر، بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ایشان، دنیا را ترک نموده و به شهادت رسید؛ در حالیکه از عمر مبارکش بنا بر مشهور، 18 سال بیشتر نمی‌گذشت و بنا بر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در این دنیا زندگی نمود.

فاطمه (علیها السلام) در حالی از این دنیا سفر نمود که بنا بر گفته معتبرترین کتب در نزد اهل تسنن و همچنین برترین کتب شیعیان، از ابابکر و عمر خشمگین بود و در اواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت؛ و طبیعی است که دیگر حتی تأسف ابی‌بکر در هنگام مرگ از تعرض به خانه فاطمه (علیها السلام) سودی نخواهد بخشید.

 

تغسیل و تدفین

 مردم مدینه پس از آگاهی از شهادت فاطمه (علیها السلام)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشییع و تدفین فاطمه (علیها السلام) بودند؛ اما اعلام شد که تدفین فاطمه (علیها السلام) به تأخیر افتاده است. لذا مردم پراکنده شدند. هنگامی که شب فرا رسید و چشمان مردم به خواب رفت، امام علی (علیه السلام) بنا بر وصیت فاطمه (علیها السلام) و بدور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج دیده همسر خویش پرداخت و سپس او را کفن نمود. هنگامی که از غسل دادن او فارغ شد، به امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) (در حالی که در زمان شهادت مادر هر دو کودک بودند.) امر فرمود: تا عده‌ای از صحابه راستین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را که البته مورد رضایت فاطمه (علیها السلام) بودند، خبر نمایند تا در مراسم تدفین آن بزرگوار شرکت کنند. (و اینان از 7 نفر تجاوز نمی‌کرده‌اند). پس از حضور آنان، امیر مؤمنان بر فاطمه (علیها السلام) نماز گزارد و سپس در میان حزن و اندوه کودکان خردسالش که مخفیانه در فراق مادر جوان خویش گریه می‌نمودند، به تدفین فاطمه (علیها السلام) پرداخت. هنگامی که تدفین فاطمه (علیها السلام) به پایان رسید، رو به سمت مزار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نمود و گفت:

"سلام بر تو ای رسول خدا، از جانب من و از دخترت؛ آن دختری که بر تو و در کنار تو آرمیده است و در زمانی اندک به تو ملحق شده. ای رسول خدا، صبر و شکیبایی‌ام از فراق حبیبه‌ات کم شده، خودداریم در فراق او از بین رفت... ما از خداییم و بسوی او باز می‌گردیم... به زودی دخترت، تو را خبر دهد که چه سان امتت فراهم گردیدند و بر او ستم ورزیدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه که دیری نگذشته و یاد تو فراموش نگشته..."

امروزه پس از گذشت سالیان متمادی همچنان مزار سرور بانوان جهان مخفی است و کسی از محل آن آگاه نیست. مسلمانان و بخصوص شیعیان در انتظار ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بزرگترین منجی الهی و یازدهمین فرزند از نسل فاطمه (علیها السلام) در میان ائمه می‌باشند تا او مزار مخفی شده مادر خویش را بر جهانیان آشکار سازد و به ظلم و بی عدالتی در سراسر گیتی، پایان دهد.

 

سخنان فاطمه

 از فاطمه (علیها السلام) سخنان فراوانی بر جای مانده، که پاره‌ای از آنان مستقیماً از او نقل شده است و به نیکی می‌توان گوشه‌ای از علو مقام و ژرفای علم و معرفت او را در این کلمات دریافت و پاره‌ای دیگر نیز بواسطه او، از وجود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت گشته است که به نوبه خود بیانگر ارتباط نزدیک او با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و عمق درک و فهم فاطمه (علیها السلام) می‌باشد. در این مجال، جهت رعایت اختصار تنها به دو مورد از کلماتی که مستقیماً از فاطمه (علیها السلام) نقل شده اشاره می‌نماییم:

1-      قال مولاتنا فاطمة الزهرا (علیها السلام): "من اصعد الی الله خالص عبادته، اهبط الله عزوجل الیه افضل مصلحته"

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: "هر کس عبادت خالص خود را به سوی پروردگار بالا بفرستد، خداوند برترین مصلحت خود را به سوی او می‌فرستد."

2-   قال مولاتنا فاطمة الزهرا (علیها السلام) فی قسم من خطبة الفدکیة: "فجعل الله الایمان تطهیراً لکم من الشرک، و الصلوه تنزیها لکم عن الکبر، و الزکاه تزکیه للنفس و نماًء فی الرزق، و الصیام تثبیتاً للإ خلاص، و الحج تشییداً للدین، و العدل تنسیقاً للقلوب، و طاعتنا نظاماً للملة، و اما متنا اماناً من الفرقه، و الجهاد عزا للإسلام، و الصبر معونة علی استیجاب الأجر، و الأمر بالمعروف مصلحة للعامه، و بر الوالدین وقایه من السخط، وصلة الأرحام منماة للعدد، و القصاص حصناً للدماء، و الوفاء بالندر تعریضاً للمغفره، و توفیة المکائیل و الموازین تغییراً للبخس، و النهی عن شرب الخمر تنزیهاً عن الرجس، و اجتناب القذف حجاباً عن اللعنة، و ترک السرقة ایجاباً للعفة، و حرم الله الشرک اخلاصاً له بالربوبیه، فاتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون و اطیعو الله فیما امرکم به و نهاکم عنه فانه" انما یخشی الله من عباده العلماء."

فاطمه زهرا (علیها السلام) در قسمتی از خطبه فدکیه می‌فرمایند: "پس خداوند ایمان را موجب پاکی شما از شرک، نماز را موجب تنزیه و پاکی شما از (آلودگی) تکبر، زکات را باعث تزکیه و طهارت روح و روان و رشد و فزونی در روزی، روزه را موجب پایداری اخلاص، حج را باعث استواری دین، دادگری و عدل را موجب انسجام و تقویت دلها، اطاعت و پیروی از ما را باعث نظم و آسایش ملت، رهبری و پیشوایی ما را موجب امان از جدایی و تفرقه، جهاد را موجب عزت و شکوه اسلام، صبر و پایداری را کمکی بر استحقاق و شایستگی پاداش، امر به معروف را به مصلحت عامه مردم، نیکی به پدر و مادر را سپری از خشم پروردگار، پیوند و پیوستگی با ارحام و خویشاوندان را موجب کثرت جمعیت، قصاص را موجب جلوگیری از خونریزیها، وفا به نذر را موجب قرار گرفتن در معرض آمرزش، پرهیز از کم فروشی را موجب عدم زیان و ورشکستگی، نهی از آشامیدن شراب را به خاطر پاک بودن از پلیدی، دوری جستن از قذف (تهمت ناروای جنسی) را انگیزه‌ای برای جلوگیری از لعن و نفرین، پرهیز از دزدی را موجب حفظ عفت و پاکدامنی قرار داد و خداوند شرک ورزیدن نسبت به خود را از آن جهت حرام فرمود که بندگان در بندگی خود نسبت به ربوبیت او اخلاص پیشه کنند، پس "از خداوند بدان گونه که شایسته است پرهیز داشته باشید و تقوا پیشه کنید و جز درحال مسلمانی از دنیا نروید." و خدا را در آنچه که شما را بدان امر می‌کند و آنچه که نهی می‌کند فرمان برداری کنید. زیرا "تنها بندگان دانا از خداوند خوف و ترس دارند."

 

 

 

امیر عباس بازدید : 21 دوشنبه 1392/12/19 نظرات (0)

 

 عکس گل رز قرمز red roze flower

 

بـــرای تصـــاحبت نمـی جنگـــم !

احاطــه ات نمی کنـــم تــا مــال مــن شـــوی!

بـا رقیـــبان نمی جنگـــم !

بـــه قـــول دکتــــر انوشـــه کــه می گفـــت :

عشـــق تملـــک نیـــست ، تعلــــق اســـت!

ولـــی اگـــر بیایــی و بمانـــی،

بـــرای بــا تـــو مانـــدن ، بــا دنیــــا می جنـــگم

 

 

. . .



::
موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده، مطالب جالب
::
برچسب‌ها: مطلب جالب, مطلب باحال, مطالب آموزنده, مطلب عاشقانه, مطالب فیسبوکی

     

 

 

داستانک زیبا

چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و در خورجین گذاشته و به راه افتاد .

چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمده و گفت :

به گردنت بزنم یا به لبت ؟

چوپان گفت : آیا سزای خوبی این است ؟

 

ادامه داستان در ادامه مطلب

 



::
موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده، مطالب جالب، داستانک آموزنده
::
برچسب‌ها: مطلب جالب, مطلب باحال, مطالب آموزنده, مطلب عاشقانه, مطالب فیسبوکی

 

 

خدا

خدایـــــــــــــا؛

بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛

بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛

بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛

بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را تو دانستم؛

مرا ببخش ...



::
موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده، مطالب جالب
::
برچسب‌ها: مطلب جالب, مطلب باحال, مطالب آموزنده, مطلب عاشقانه, مطالب فیسبوکی

     

 

 

آرزو

ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ آرﺯﻭﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ

ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺖ

ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﺒﯿﻨﯽ!



::
موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده، مطالب عاشقانه، مطالب جالب
::
برچسب‌ها: مطلب جالب, مطلب باحال, مطالب آموزنده, مطلب عاشقانه, مطالب فیسبوکی

 

مطلب زیبا

گاهی برو ... گاهی بمان

 گاهی بخند ... گاهی گریه كن

 گاهی قدم بزن ... گاهی سكوت كن

 گاهی اعتمادكن ... گاهی ببخش

 گاهی زندگی كن ... گاهی باوركن

 گاهی بزرگ باش ... گاهی كوچك باش

 گاهی چتر باش ... گاهی باران باش

 گاهی همه چیز ... گاهی هیچ چیز

* اما همیشه و همیشه انسان باش *

 



::
موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده، مطالب جالب
::
برچسب‌ها: مطلب جالب, مطلب باحال, مطالب آموزنده, مطلب عاشقانه, مطالب فیسبوکی

 

عکس طنز باحال

 

دلــتـــنـــگــی

دلــتـــنـــگــی پـــــیـــچـــیــده نــــیـــســـتـــــ . . . !

یـــــکــــ دل . . . !

یـــــکـــ آســـمــــان

یـــــکــــ بــــغـــض

و آرزو هــــای تــــــرکـــــ خـــــورده

بـــــه هــــمــــیــــن ســادگــــی . . .



::
موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده، مطالب عاشقانه، مطالب جالب
::
برچسب‌ها: مطلب جالب, مطلب باحال, مطالب آموزنده, مطلب عاشقانه, مطالب فیسبوکی

     

 

 

داستانک

ساعت آخر بود، ...

دخترک گوشه کلاس تنها و آرام نشسته و به چهره مهربان معلم ؛چشم دوخته. یکی از بچه ها می خواهد چیزی بخورد که معلم می فهمد. با مهربانی می گوید : بچّه هازنگ آخره! اگه سر کلاس چیزی بخورین نمی تونین توی خونه غذای خوشمزه مامانتون رو بخورین! چند نفر با خنده و شوخی می گویند اگه غذا نداشتیم چی؟

دخترک در گوشه کلاس آرام زمزمه می کند: اگه مامان نداشتیم چی ... ؟!!! 



::
موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده، داستانک آموزنده
::
برچسب‌ها: مطلب جالب, مطلب باحال, مطالب آموزنده, مطلب عاشقانه, مطالب فیسبوکی

     

 

 

قانــون ناعــادلانــه

چــه قانــون ناعــادلانــه ای !

بــرای شــروع یــک رابطــه ,

هــر دو طــرف بایــد بخواهنــد

امــا

بــرای تمــام شدنــش ,

همیــن کــه یــک نفــر بخواهــد کافیســت



::
موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده، مطالب جالب
::
برچسب‌ها: مطلب جالب, مطلب باحال, مطالب آموزنده, مطلب عاشقانه, مطالب فیسبوکی

     

 

 

عقرب

روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا میزند،
او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد،
اما عقرب انگشت اورا نیش زد.
مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد،
اما عقرب بار دیگر او را نیش زد.
رهگذری او را دید و پرسید:
برای چه عقربی را که نیش میزند نجات میدهی؟
مرد پاسخ داد: این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من این است که عشق بورزم.



::
موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده، مطالب جالب، داستانک آموزنده
::
برچسب‌ها: مطلب جالب, مطلب باحال, مطالب آموزنده, مطلب عاشقانه, مطالب فیسبوکی

 

 6 نظر

 

 

 

خاطره ها..

مثل سیگارند خاطره ها..

 

حال میدهند ولی از درون می پوسانند..

 

زود از یاد میروند و دود میشوند اما...

 

اما هرگز ترک شدنی نیستند!



::

     

 

 

پدر

پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!

پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟

پسر میگه : من..!!

پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟؟!!

پسر میگه : بازم من شیرم...

پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!!؟؟

پسر میگه : بابا تو شیری...!!

     

 

 

داستانک

پسره به دختری که تازه باهاش دوست شده بود میگه :
امروز وقت داری بیای خونمون؟
دختره : مامانم نمیذاره با چه بهونه ای بیام؟
پسره : بگو میخوام برم استخر...
دختره اومد خونه دوست پسرش

ادامه داستان را در ادامه مطلب بخوانید



::
:

     

 

 

دلباخته

آن روز ها گنجشک را رنگ می کردند و جای قناری می فروختن

 

این روز ها هوس را رنگ می کنند و جای عشق می فروشند

 

آن روزها مال باخته می شدی

 

و این روز ها دلباخته . . .

 




     

 

 

مادر

خدایا به خواب مادر من آسایش

به بیداریش عافیت

به عشقش ثبات

به مهرش تداوم

و به عمرش برکت جاودان عطا کن .

شکرانه اش با من ..




     

 

 

مــــــــــــرد

اگـــــــــه مــــــــــــردی..

اگه عاشقشی...

قدر مهربونیاش رو بدون..

بزار از ابراز عشقش به تو انرژی بگیره ....

بزار واست بخنده و تو بهش بگو که عاشقِ خنده هاشی .....

بهش بگو چقدر دوسش داری .....

زن به همین راحتی آروم میگیره .....

تو فقط یه کم مـــــــــــــــــــــــــرد باش




     

 

 

پسراا و دخترایی کههههههههه

בפֿـتر פֿـانــومے ڪہ میــگے با چنــב تا پسر בوستے و بہ ایــטּ ڪارت افتـפֿـار میــڪنــے

בפֿـتر פֿـانــومے ڪہ چپ چپ نــگاہ ڪرבטּ یــہ پسرو میــرے بہ בوستات تعریــف میــڪنــے 

و בلت פֿـوشہ ڪہ בوستات بہ تو פـسوבیــشوטּ شــבہ

בפֿـتر פֿـانــومے ڪہ مےگے از ایــטּ سر פֿـیــابوטּ تا اوטּ سرפֿـیــابوטּ برات صف ڪشیــבטּ 

و ڪیــف میــڪنــے

آقا پسرے ڪہ افتـפֿـارت ایــنــہ ڪہ جلو پاے هر בפֿـترے مے ایــستے بهت پا میــבہ

آقا پسرے ڪہ בلت פֿـوشہ هر روز با یــہ בפֿـترے میــرے بیــروטּ

آقا پسرے ڪہ בلت פֿـوشہ بہ موهاے سیــפֿ سیــפֿـیــت

و فڪر میــڪنــے בפֿـترا بهت نــہ نــمیــگـטּ

بلہ با شمام:.

 

 

امیر عباس بازدید : 24 یکشنبه 1392/12/18 نظرات (0)

زندگینامه فیثاغورس

مشهورترین اندیشه در هندسه را حدود دو هزار سال پیش فیثاغورس ارائه کرد او دانشمندی از اهالی یونان باستان بود که سر و وضعی بسیار ساده و ثروتی ناچیز داشت ولی صاحب تجربه های فراوان بود.فیثاغورس در جزیره ساموس در دریای اژه به دنیا آمد او به مصر بسیار سفر کرد و برای کسب دانش از بابل نیز دیدن کرد. در حدود 530 سال پیش از میلاد در کروتون...

محلی یونانی نشین در جنوب ایتالیا- ساکن شد و شاگردان و طرفدارانی دور خود جمع کرد که به فیثاغورسیان معروف شدند.

فیثاغورس بر این باور بود که طبیعت جهان از قانونهای ریاضی پیروی می کند. وی از این قانونها در مویسقی استفاده کرد و متوجه شد که صدای سازهای زهی به ضریبهای درستی از طول زه این سازها بستگی دارد اگز زه به شکلی نگه داشته شود که قسمت مرتعش شونده نصف طول اولیه آن باشد صدای ایجاد شده یک اکتاو بالاتر خواهد بود. این یافته ها درباره قانونهای ریاضی مویسیقی یا هماهنگها امروزه هم اهمیت دارد.

فیثاغورس در اخترشناسی نیز نظم ریاضی را می دید او اعتقاد داشت که زمان گردش سیارات به دور خورشید متناسب با طول هماهنگ تارهای موسیقی است او فکر می کرد که حرکت سیارات سبب پیدایش صوتهای مویسقی می شود که او آنها را هماهنگ کره ها می نامید. اندیشه موسیقی سیاره ای دوامی نیافت ولی فیثاغورس به درستی دریافت که ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی یک جسم اند. این ستاره میان یونانی ها به افرودیت و در میان رومیها به ونوس شهرت داشت.

با وجود این فیثاغورس به دلیل کارهایی که در هندسه انجام داده مشهور است. او قضیه فیثاغورس را بنیان نهاد. بنابراین قضیه مربع طول وتر مثلث قائم الزاویه برابر است با مجموع مربعهای دو ضلع دیگر. مصریان از این واقعیت قبلا استفاده می کردند لیکن فیثاغورس تفاوت میان یک قاعده تجربی و نیز اثبات ریاضی قاطع را فهمیده بود.

ولی یک کشف ریاضی رابطه فیثاغورس با پیروانش را بر هم زد. انها اعتقاد داشتند اعداد طبیعی مانند( 1, 2 , 3 , 4 و شبیه انها) با نسبتهایی که از آنها به دست می آید( مانند 2/1 , 3/1 , 4/1 و شبیه آنها) برای تبیین همه ریاضیات و طبیعت کافی است انها همچنین دریافتند که قطر یک مربع را نمی توان به صورت نسبتی از دو عدد صحیح نشان داد و هیچ دو عدد کاملی یافت نمی شود که مربع یکی از آنها درست دو برابر مربع دیگری باشد. این کشف سبب گفتگویی در میان فیثاغورسیان شد . انها با موفقیت این کشف ها را برای چندید سال پنهان کردند.

با این اعتقادات مرموز فیثاغورسیان از نظر همسایگان خود افرادی عجیب و حتی بنیادستیز به حساب می آمدند و فعالیت های سیاسی آنها سر انجام سبب تبعید فیثاغورس شد. او به مگابونتوم که شهری یونانی در جنوب ایتالیا بود رفت و در همانجا درگذشت. اگرچه طرفداران فیثاغورس نظریات او را ثبت کردند و احتمالا چیزی بر آنها افزودند با این وجود هیچ یک از نوشته های او به جا نمانده است./بیتوته

http://cph-theory.persiangig.com/1274-1.jpg

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    رضایت شما از این وب سایت؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 10
  • بازدید کلی : 1,486